جستجو :
اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَن صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلى آبائِهِ في هذِهِ السّاعَةِ وَ في كُلِّ ساعَةٍ وَلِيّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَليلاً وَ عَيْناً حَتّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتِّعَهُ فيها طَويلاً
امروز: ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت


 
  • میزان زکات فطره و کفّاره در سال ۱۴۰۳
  • پیام در پی شهادت سردار مجاهد، سرتیپ پاسدار محمدرضا زاهدی
  • پیام به نوزدهمین نمایشگاه قرآن و عترت اصفهان
  • پیام در پى ارتحال عالم جليل القدر مرحوم آيت‌الله امامى كاشانى«قدّس‌سرّه»
  • پیام در آستانۀ برگزاری ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان رهبری و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • شرکت در ششمین دورۀ انتخابات مجلس خبرگان و دوازدهمین دورۀ انتخابات مجلس شورای اسلامی
  • پیام در پی ارتحال عالم‌جلیل‌القدر آیت‌اللّه آقای حاج سید محمّد موسوی بجنوردی «رضوان‌اللّه‌علیه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت آيت‌الله آقاى حاج شيخ عبدالقائم شوشترى«رضوان‌الله‌عليه»
  • پیام تسلیت در پی درگذشت مرحوم آيت‌الله نمازى«رضوان‌الله‌علیه»

  • -->

    اخلاق / اخلاق در خانه/جلد دوم / جلسه چهاردهم
    خداشناسي، فطري انسان


    انسان اگر چه انساني باشد كه خدا را قبول نداشته باشد، اگر در بن‌بست‌ها واقع بشود، به طور ناخودآگاه خدا را مي‌‌خواند. قرآن شريف مي‌فرمايد:

    (فَاِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُ اللهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ فَلمّا نَجّيهُمْ اِلَي الْبَرِّ اِذا هُمْ يُشْرِكوُنَ)[1]

    همين مشركها، همين كافرها كه خدا را قبول ندارند، اگر دستشان از همه جا كوتاه شد و در يك بن‌بست واقع شدند، وجدان آنها همان وقت بيدار مي‌شود؛ خدايابي و خداجويي آنها همان وقت بيدار و زنده مي‌شود؛ به طوري كه خود توجّه ندارند، خدا خدايشان بلند مي‌شود؛ دعايشان بلند مي‌شود؛ و از خدا مي‌خواهند كه از اين بن‌بست نجات پيدا كنند. اما وقتي كه از بن‌بست بيرون آمد فراموش مي‌كند و به كار اوّلش برمي‌گردد.

    اين آيه ی شريفه علاوه بر اينكه بحث ما را اثبات مي‌كند و مي‌گويد دعا يك فضيلت است بهترين دليل براي خداشناسي است، به آن مي‌گويند «فطرت». انسان، خداجو و خداياب است. حتي دليل فطرت يك چيز بالاتر از اين به ما مي‌گويد. مي‌گويد علاوه بر اينكه عمق جان انسان خداجو و خداياب است، توحيدجو و توحيدياب است، فضائل و كمالاتي هم براي خدا قائل است. يعني عمق جانش خدا را عالم مي‌داند؛ خدا را رحيم مي‌داند؛ خدا را كريم و جواد مي‌داند؛ خدا را قدير و سميع مي‌داند؛ و بالاخره عمق جان انسان چيزي را مي‌يابد كه مستجمع جميع كمالات است.

    از اين جهت وقتي كه در بن‌بست واقع شد، تمام همّ و غمّش به يك مبدأ است. يعني مي‌گويد خدا يكي است و او را مستجمع جميع كمالات در مي‌يابد. لذا از خدا حاجتش را مي‌خواهد، با خدا حرف مي‌زند؛ معلوم مي‌شود يك چيزي را يافته است كه شنوا است. عالم و قادر و رئوف است؛ و راستي ربّ است.

    آقائي مي‌گفت: من رفيقي داشتم كه خدا را قبول نداشت. با او مباحثه‌ها كردم؛ با او حرفها زدم اما بالاخره نتوانستم او را قانع كنم. اتّفاقاً پسري داشت و اين تنها پسرش زير عمل جراحي قرار گرفت. اين آقا با اينكه خودش هم دكتر بود، در پشت اطاق عمل بنا كرد به گريه كردن و مي‌گفت: اي خدا! من بچّه‌ام را از تو مي‌خواهم! من همان وقت فرصت را غنيمت شمردم و به او گفتم: اين خدا كيست كه بچّه‌ات را از او مي‌خواهي؟ گفت: حالا موقع مباحثه نيست! قرآن مي‌فرمايد:

    (فَاِذا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُ اللهَ مُخْلِصينَ لَهُ الدّينَ فَلمّا نَجّيهُمْ اِلَي الْبَرِّ اِذا هُمْ يُشْرِكوُنَ)[2]

    موقع مباحثه، لجاجت و غرور علمي نمي‌گذارد فطرت بيدار شود. اما وقتي در بن‌بست واقع شد، ديگر همه چيز فراموش مي‌شود. علم و غرور علمي ديگر نمي‌تواند برايش كار كند. قدرت و تمكّن ديگر نمي‌تواند برايش كار كند. لجاجت‌ها و منيّت‌ها و عصبيّتها ديگر نمي‌تواند برايش كار بكند. ناگهان فطرت بيدار مي‌شود. مي‌بيند يك چيز برايش مي‌تواند كار كند و آن چيز خدا است. فطرت بيدار مي‌شود. به طور ناخودآگاه اشك مي‌آيد و به طور خودكار زبان به گفتن يا ربّ يا ربّ بلند مي‌شود. صد و بيست و چهار هزار پيغمبر آمدند براي اين؛ يعني براي اينكه فطرت را بيدار نگه دارند. براي اينكه انسان هميشه خداياب و خداجو باشد؛ و به قول قرآن:

    (لا تُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ)[3]

    پيامبران آمدند تا انسان هميشه خود را در محضر خدا بداند؛ و برايش خلوت و جلوت نداشته باشد. برايش در تنهائي و در ميان مردم فرقي نداشته باشد؛ و بالاخره در هر حال دل او يا ربّ، يا ربب بگويد.

     

     

     

    پي نوشت ها:

     

    [1]. سوره ی عنكبوت، آيه ی 65. ترجمه: «هنگاميكه سوار كشتي شوند، خدا را با اخلاص مي‌خوانند و هنگامي كه به خشكي مي‌رسند، شرك مي‌ورزند».

    [2]. سوره ی عنكبوت، آيه ی 65.

    [3]. سوره ی نور، آيه ی 37. ترجمه: «تجارت و بيع آنان را از ياد خدا غافل نمي‌كند».

    چاپ
    احکام
    اخلاق
    اعتقادات
    اسرار حج
    مناسک حج
    صوت
    فيلم
    عکس

    هر گونه استفاده از مطالب این سایت با ذکر منبع بلامانع می باشد.
    دفتر مرجع عاليقدر حضرت آية الله العظمى مظاهری «مدّظلّه‌العالی»
    آدرس دفتر اصفهان: خيابان عبد الرزاق – کوی شهيد بنی لوحی - کد پستی : 99581 - 81486
    تلفن : 34494691 -031          نمابر: 34494695 -031
    آدرس دفتر قم :خیابان شهدا(صفائیه)- کوی ممتاز- کوچۀ شماره 1(لسانی)- انتهای بن‌بست- پلاک 41
    تلفن 37743595-025 کدپستی 3715617365